درباره این مطلب
    جهت ارسال این مطلب به دوستانتان لطفا آدرس ایمیل خودتان به همراه آدرس ایمیل گیرنده را در فرم زیر وارد کنید و کلید ارسال را بزنید.

    در صورتیکه قصد ارسال مطلب به بیش از یک نفر را دارید آدرس ها را با کاما (,) از هم جدا کنید.
    ایمیل فرستنده

    ایمیل گیرنده

    توضیحات


برخورد با مشکلات زناشویی...(قسمت چهارم)

گام اول : حفظ آرامش با تفکر منطقی...

در قسمتهای قبل عنوان شد که یکی از راه های مؤثر برای برخورد با مشکلات زناشویی تفکر منطقیه...برای داشتن تفکر منطقی باید ابتدا خطاهایی که تفکر منطقی رو دچار مشکل میکنند و به نوعی مانع تفکر منطقی میشند رو بشناسیم...ما به این خطاها ،خطاهای شناختی میگیم...

 این خطاها در قسمتهای قبل عنوان شدند...الان میخوایم بیان کنیم  که چطور با این اشتباهات روبرو بشید و اونها رو به چالش بکشید...

قدم اول:  همه احتمالات رو با هم در نظر بگیرید بعد نتیجه گیری کنید... شما تقریبا در بیشتر موارد به نتایج منفی فکر می کنید و حتی بدترین نتیجه ممکن رو درنظر می گیرید... در صورتی که طبق قانون احتمالات ممکنه پیش بینی شما درست از آب درنیاد... بنابراین بهتره به جای فکر کردن به بدترین نتیجه به محتمل ترین و یا حتی بهترین اونها هم فکر کنید...

قدم دوم : در ذهنتون به کسانی فکر کنید که شرایط شما رو داشتن و تونستن به سلامت از بحران عبور کنند... وقتی شما به صورت انتخابی به شکست فکر می کنید،  احتمال اینکه رفتارها و فعالیت های شما به گونه ای برنامه ریزی بشه که پیش بینی شما درست از آب دربیاد وجود داره...پس بهتره زود قضاوت نکنید و جنبه های مثبت رو هم در نظر بگیرید...

قدم سوم: به دنبال شواهدی بگردید که ثابت کنه پیش بینی شما صد درصد درسته...مطمئنا دلایل محکمه پسندی برای اثبات پیش بینیتون پیدا نمی کنید...چون طبق قانون احتمالات در بدترین شرایط، باز این احتمال  وجود داره که نتیجه متفاوت باشه...

قدم چهارم:پیش بینی هاتون رو  در مورد نگرانی ها محک بزنید...یعنی اینکه به این فکر کنید که چند بار پیش بینی شما درست از آب در اومده ...و چند بار نگرانی شما بی دلیل بوده...؟!
برای این کار بهتره یه جدول ترسیم کنید  و در ستون اول نگرانی هاتون رو بنویسید...ستون دوم رو به پیش بینی های احتمال اختصاص بدید...در ستون سوم اتفاقی که در عالم واقع افتاده و در ستون چهارم هم یک مقایسه بین پپیش بینی شما از ماجرا با اون چیزی که واقعا اتفاق افتاده انجام بدید...نتیجه احتمالا اینه که متوجه می شید نگرانی شما بی دلیل بوده ...و در موارد مشابهی که بعدا رخ میده آمادگی و اعتماد به نفس شما بیشتر می شه...

قدم پنجم :وقتی افکار منفی به ذهن شما هجوم آورد، یک لحظه تصور کنید اگر این مشکل برای دوستتون پیش می اومد شما چه توصیه هایی احتمالا برای او داشتید...؟! بعد همون نسخه رو برای خودتون به کار ببرید... تجربه نشون داده، وقتی دیگران مشکل دارند همه ما مشاور می شیم، ولی زمانی که خودمون مشکل داریم برامون سخته به توصیه های دیگران عمل کنیم...

ادامه راهکارها رو در قسمت بعد دنبال خواهیم کرد...


سمیه موسوی...دانشجوی دکتری مشاوره خانواده...

ارسال نظر
تنها اعضای سایت قادر به ارسال نظر برای مطالب هستند. جهت ورود و عضویت در سایت کلیک کنید.

آخرین نظرات کاربران